مقدمه ای بر زیرشاخه های مارکتینگ
زیرشاخه های مارکتینگ از دستمان در رفته است. نخندید! این واقعیت محض است. دنیای مارکتینگ و بازاریابی به حدی در سالهای اخیر پیشرفت و پیشروی داشته است که تا سرمان را بچرخانیم در لباس جدید و با پوشش بخش جدید از تبلیغات کسب و کارها، از یکی دیگر از زیرشاخههای خود رونمایی میکند.
بازاریابی دیجیتال شاید اولین پیشفرض و برخورد ما با دستهبندیهای مارکتینگ باشد. باور میکنید حتی برخی از افراد مارکتینگ را تنها تحت عنوان بازاریابی دیجیتال یا همان دیجیتال مارکتینگ میشناسند.
این افراد گناهی ندارند. دیجیتال مارکتینگ در دهه 1990 میلادی متولد شد. کسب و کارهای مختلف این را خود بهعنوان یک صنعت واحد میشناختند. به مرور به طرز باورنکردنی شاهد پیشرفت سرسام آور و تکامل یافتن آن بودیم. تا به همین امروز که میتوانیم بدون ذرهای تردید از 41 زیرشاخه و دستهبندی مختلف برای مارکتینگ صحبت کنیم.
از بازاریابی موتورهای جستجو یا SEM گرفته تا بازاریابی مبتنی بر حساب ABM، هر برندی به تناسب نیاز میتواند از هر کدام از تاکتیکها و زیرشاخه های مارکتینگ استفاده کنند. چرا هر کدام از زیرشاخه های مارکتینگ با هدف خاصی و بر مخاطبان خاصی در یک کانال خاصی برگزار میشود.
برای آشنایی با برترین زیرشاخه های مارکتینگ، مقاله ما در آریانگاران را تا آخر بخوانید. قسمت دوم انواع مارکتینگ را نیز حتما مطالعه کنید
زیرشاخه های مارکتینگ – 41 نوع بازاریابی که باید بشناسید
برای شما 41 نوع مارکتینگ که همین اکنون در دنیای برندسازی و تبلیغات به طور تخصصی کاربرد دارند را لیست خواهیم کرد. هر کدام از این زیرشاخههای مارکتینگ برای خود یک دنیای مجزا هستند. یک دنیای جذاب و شیرین که هر کدام به طرز شگفتآوری بر روی پروسه برندینگ تاثیرگذار خواهند بود.
شاید از خود بپرسید، بهترین نوع مارکتینگ از میان زیرشاخه های مارکتینگ برای شروع پروسه بازاریابی و تبلیغات کدام است؟
قطعا جواب این سوال به جنس برند و کسب و کار شما برمیگردد. تا به همین لحظه دیجیتال مارکتینگ، کانتنت مارکتینگ، سوشیال مدیا مارکتینگ و سرچ انجین مارکتینگ جزو تاپهای زیرشاخه های مارکتینگ در دنیا است. اما در لحظه جریان در حال تغییر است.
دستهبندی زیر را ببینید. به نظر شما کدام یک میتواند به فروش بیشتر، رونق اهداف تجاری، جذب مشتریان بالقوه و تاثیر بر بازار هدف برند شما کمک کند؟
29 اسلوگان و تگ لاین برندهای مشهور رو همین الان بخون ببین چکارا کردن
1-بازاریابی سنتی – Traditional Marketing
بازاریابی سنتی به تبلیغات برند و پروموشنهایی تعلق دارد که در کانالهای آفلاین اتفاق میافتند. بازاریابی سنتی مربوط به پیش از ظهور و پیشرفت اینترنت بوده است. بیلبوردهای تبلیغاتی، آگهیهای تلویزیونی و رادیویی در این دسته جای دارند.
تا پیش از کاربرد گسترده شبکه جهانی اینترنت، دسترسی داشتن به اطلاعات جدید چندان آسان و در دسترس نبوده است. شاید خود شما نیز بازه 10 تا 15 سال پیش را به خاطر بیاورید. بازهای که در آن شبکههایی مانند اینستاگرام، فیس بوک و غیره مانند شکل امروزی در داخل کشور فراگیر نشده بود.
بازاریابی سنتی یا ترادیشنال مارکتینگ بر تاکتیکهای بیرونی مانند تبلیغات چاپی، تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردها متکی بود.
البته بازاریابی سنتی همین امروز نیز به قوت خود در حال فعالیت است. مارکترهای حرفهای به تناسب نیاز در طول پروسه برندسازی و تبلیغات از شاخهی بازاریابی سنتی استفاده میکنند.
2-بازاریابی برونگرا – Out Branding Marketing
بازاریابی برونگرا به تبلیغات سرزده یا بدون هماهنگی و یا به اصطلاح دیگر به تبلیغات مزاحم اختصاص دارد. از جمله زیرشاخه های مارکتینگ برونگرا میتوان به تماس سرد (cold calling)، ارسال ایمیل به خریداران قبلی و تبلیغات چاپی از جمله پوستر و بروشورهای تبلیغاتی اشاره کرد.
تماس سرد یا کلد کال یک تماس بدون هماهنگی با مشتری است که احتمال جذب مشتری در ان حدود 2 درصد است. این نوع در مقابل تماس گرم یا warm call قرار دارد که در آن تماس با هماهنگی قبلی با مشتری برقرار میشود. در تماس گرم، احتمال جذب مشتری حدود 30 درصد است.
به این نوع مارکتینگ را برونگرا مینامند چرا که ماهیت آن از نوع ارسال پیام و ارتباط گرفتن به مشتریان به صورت خودجوش و بدون توجه به علاقه مصرفکننده است. این پیام و این نوع مارکتینگ به منظور افزایش آگاهی در مورد محصولات یا خدمات شما است.
3-بازاریابی درون گرا – Inbound Marketing
در مقابل زیرشاخه مارکتینگ برونگرا، نوع درون گرا قرار دارد. بازاریابی درون گرا به جای ایجاد وقفه و ارتباط بدون هماهنگی با مشتری بر روی جذب مشتری بر اساس تمایل و ترجیح او تمرکز دارد. بسیاری از تاکتیکهای بازاریابی درونگرا در زیرمجموعه بازاریابی دیجیتال قرار دارند.
دقیقا زمانی که مشتریان نیاز و ترغیب در آنها شکل میگیرد، شروع به سرچ و جستجو در اینترنت میکنند. تحقیق به صورت آنلاین جایی است که بازاریابان با پهن کردن تله محتواهای خود از طریق بازاریابی درونگرا مشغول جذب مشتری هستند.
این دقیقا جایی است که مشتری یابی یا prospecting شکل گرفته است.
زیرشاخه اینباند مارکتینگ از زیرشاخه های مارکتینگ بر روی سه شاخه یا ستون اصلی تکیه دارد:
- جذب
- تعامل
- لذت
هدف اولیه از این نوع بازاریابی این است که محتوا و تجربیات ارزشمند را خلق کنید. به گونهای کاربران شما را درگیر کند و در نهایت مجذوب کسب و کار شما شوند.
قدم بعدی درگیر کردن مشتریان با ابزارهای مکالمه از طریق رباتهای چت آنلاین یا بازاریابی ایمیلی است.
4-بازاریابی دیجیتال – Digital Marketing
بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ را بهعنوان یکی از مهمترین و شناختهشدهترین زیرشاخههای مارکتینگ میشناسینم. این نوع مارکتینگ برعکس بازاریابی سنتی از فناوری استفاده میکند. مواردی که پیشتر در هیچ جای بازاریابی سنتی نمیدیدیم.
بازاریابی دیجیتال شامل تمام تلاشهای بازاریابی آنلاین است
کسب و کارها از کانالهای دیجیتال بر پایه وب مانند موتورهای جستجو گرفته تا رسانههای اجتماعی، ایمیل و وبسایت را شامل میشود.
دیجیتال مارکتینگ یکی از دستهبندیهای مهم مارکتینگ است که بر ارتباط گرفتن با مشتریان فعلی و بالقوه تمرکز دارد.
5-بازاریابی موتورهای جستجو – Search Engine Marketing
از دیگر زیرشاخه های مارکتینگ میتوان به بازاریابی موتورهای جستجو یا SEM اشاره کرد. این نوع بازاریابی شامل تمام استراتژیهایی است برای دیده شدن کسب و کار در صفحات نتایج موتور جستجو (SERP)، انجام میشوند.
وقتی کاربر، کلمه کلیدی خاصی را سرچ میکند، با بازاریابی موتورهای جستجو میتوانید کسب و کار خود را در رتبه اول و در لینکهای اول قرار دهید.
SEM یکی از زیرشاخه های مارکتینگ است و خود به دو دسته دیگر قابل تقسیم بندی است.
- بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO): سئو برای بهبود وضعیت سایت از منظر موتورهای جستجو است. اینکه بتوانید نتایج جستجوی ارگانیک بیشتری به سایت خود جذب کنید.
- تبلیغات کلیکی (PPC): از جمله آن میتوان به تبلیغات کلیکی گوگل ادوردز اشاره کرد. این بخش تعدادی از نتایج موتورهای جستجو را تحت عنوان نتایج حمایتشده به کاربر نشان میدهد. شما در تبلیغات کلیکی به ازای هر بار کلیک کاربر بر روی لینک خود باید هزینه پرداخت کنید. میزان موفقیت این نوع تبلیغات عموما با سنجیدن ROI یا نرخ بازگشت سرمایه از طریق ابزارهای مدیریت کمپین قابل اندازهگیری است.
5-بازاریابی محتوا – Content Marketing دیگر زیرشاخه مارکتینگ
بازاریابی محتوا یکی از زیرشاخه های مارکتینگ است که گریزی به بازاریابی دیجیتال و بازاریابی درونگرا دارد. کانتنت مارکتینگ یکی از بهترین راهها برای جذب مشتری و مخاطبان برند است. و شامل ایجاد، انتشار و توزیع محتوا برای مخاطبان هدف از طریق کانالهای آزاد و پولی است. منظور ما از کانالهای انتشار محتوا پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، وبلاگ، ویدیو، کتابهای الکترونیکی و وبینارها است.
هدف از بازاریابی محتوا کمک به کاربر برای تجربه یک سفر مشتری است. شما باید ابتدا سوالات متداول و نگرانیهای خریداران را کشف و شناسایی کنید.
گام بعدی، طراحی یک تقویم محتوایی مخصوص کسب و کار شما است. این تقویم بسیار به مدیریت محتواها کمک خواهد کرد. سیستم مدیریت محتوا یا CMS برای پروسه انتشار مورد نیاز است.
7-بازاریابی رسانه های اجتماعی – Social Media Marketing
برندها با رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای جهانی از جمله فیسبوک، لینکدین، توییتر، اینستاگرام، پینترست و غیره میتوانند کسب و کار خود را تبلیغ کنند. این راهی برای ارتباط گرفتن شخصیتر با مخاطبان است.
در نوع دیگر زیرشاخه های مارکتینگ، یعنی بازاریابی رسانههای اجتماعی یا سوشیال مدیا مارکتینگ، دو مسئله مهم، کلید موفقیت است:
- محتوای مرتبط
- محتوای ثابت
به ندرت پیش میآید، فردی برای خرید وارد شبکههای اجتماعی شود. خیلی مهم است که میان تبلیغات و سرگرمی، تعادل ایجاد کنید. تصاویر و زیرنویسهای جذابی که مخاطبان شما را به لایک کردن، اشتراکگذاری و نظر دادن تشویق میکنند را به کار ببرید.
حال به دنبال ثبات بروید. این همان چیزی است که باعث میشود، فالوورهای شما برگردند. آنها چگونه روی برند شما سرمایهگذاری خواهند کرد اگر همیشه در لیست اخبار و هوم پیج آنها نباشید. تعدادی ابزار برای پست کردن خودکار در شبکههای اجتماعی وجود دارد که برای آسانتر کردن پروسه انتشار میتوانید از انها کمک بگیرید.
8-بازاریابی ویدیویی – Video Marketing
طبق یک مطالعه در سال 2021 توسط Wyzowl صورت گرفت، 87 درصد بازاریابان اذعان دارند که استفاده از محتوای ویدیویی در پیشبرد بازاریابی آنها تاثیر مثبتی دارد.
محل انتشار این ویدیو نیز میتواند وبسایت، یوتیوب، لیست ایمیل، اینستاگرام و … باشد. ویدیو در بالا بردن آگاهی از برند، بالا بردن نرخ تبدیل و فروش بیشتر تاثیرگذار است.
هیچ چیز مانند یک ویدیو از محصول نمیتواند بر روی نوع تصمیمگیری مشتری تاثیرگذار باشد.
شما با برخی برنامههای ویدئو مارکتینگ قادر به آنالیز کردن، ارتقا و نمره دادن به ویدیوها بر اساس فعالیتشان هستید.
9-بازاریابی صوتی – Voice Marketing دیگر زیرشاخه مارکتینگ
از دیگر زیرشاخه های مارکتینگ که در داخل کشور خودمان کمتر شناخته شده است، بازاریابی صوتی یا ویس مارکتینگ است. بازاریابی صوتی از بلندگوهای هوشمند از جمله آمازون الکسا و گوگل هوم برای پاسخ دادن به مشتریان بهره میبرند. بدین صورت که سوالات پرتکرار صوتی مخاطبان را میتوانید با این سیستمها پاسخ دهید.
با توسعه دادن یک اقدام گوگل اکشن یا الکسا برای سایت میتوانید در بهبود سایت خود از نظر موتورهای جستجوی صوتی نیز کار خلاقانهای کرده باشید.
یادتونه براتون از بازاریابی در دسترس یا accessible marketing گفتیم؟
بعنوان مثال اوبر این امکان را برای مشتریان خود فراهم کرده است که با یک درخواست صوتی ساده، تاکسی بگیرند و سفر کنند.
TED نیز قابلیت TED TALK را برای مشتریان الکسا فراهم کرده که براساس موضوع، لحن یا بلندگو میتوانند محتوا دریافت کنند.
و اما 10 نوع دیگر زیرشاخه های مارکتینگ
10-بازاریابی ایمیلی – Content Marketing
این مورد از زیرشاخه های مارکتینگ را باید بشناسید. ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی برای اتصال مشتریان، سرنخها و مشتریان بالقوه با برند است. از کمپینهای ایمیلی میتوان برای افزایش آگاهی از برند، ایجاد ترافیک به دیگر کانالها، تبلیغها، محصولات یا خدمات یا پرورش سرنخها برای خرید استفاده کرد.
حواستان باشد، پروسه ایمیل مارکتینگ نیاز به دانش و منبع داده معتبر برای استارت دارد. تحت هیچ شرایطی به ارسال انبوه ایمیل به ادرسهای فلهای خودداری کنید.
3 اصل مهم و قانون مهم از GDRP و CAN-SPAM وجود دارد که شیوههای ایمیل تجاری مسئولانه برای برندها را مشخص میکند:
- فقط به افرادی ایمیل ارسال کنید که انتظار دارند از شما چیزی بشنوند. این افراد میتواند افرادی باشد که از قبل تاییدیه امکان ارسال ایمیل را به شما دادهاند.
- در هنگام ارتباط در مورد اینکه چه کسی هستید، شفاف باشید.
- پایگاه داده یا منبع ایمیلهای برند برای خود ایجاد کنید. اینگونه از مخاطبان هدفمند خود در پروسه ایمیل مارکتینگ مطمئن خواهید شد.
11-بازاریابی مکالمه – Conversational Marketing
از دیگر زیرشاخههای مارکتینگ یا بازاریابی میتوان به مکالمه مارکتینگ اشاره کرد. بازاریابی از طریق مکالمه یک برخورد فرد به فرد با مشتریان است. اینکه چگونه، چه زمانی و در کجا میخواهند با انها ارتباط بگیرید. یعنی فراتر از یک چت زنده است.
تماسهای تلفنی، پیام در فیس بوک، ایمیل و دیگر کانالهای ارتباط و مکالمه کردن را شامل میشود. بحث مهم در این مدل از مارکتینگ ایجاد یک صندوق ورودی یکپارچه است.
12-بازاریابی همهمه ای – Buzz Marketing
باز مارکتینگ یا buzz marketing از دیگر زیرشاخههای مارکتینگ است. این مدل از بازاریابی در واقع یک استراتژی بازاریابی ویروسی است. محتوای خلاقانه، رویدادهای تعاملی و تاثیر گذاران جامعه برای بازاریابی دهان به دهان و پیشبینی محصول یا خدماتی که یک برند به زودی ارائه میدهد، به کار میروند.
بازاریابی وزوز زمانی بهترین تاثیر را دارد که پیشتر با یکی از اینفلوئنسرها تماس بگیرید و برنامهای برای ایجاد سر و صدا در اطراف برند خود داشته باشید.
13-اینفلوئنسر مارکتینگ – Influencer Marketing
اینفلوئنسر کسی است که تعداد قابل توجهی دنبال کننده در رسانههای اجتماعی دارد. این فرد در جایگاه خود به عنوان یک متخصص در ایجاد وفاداری و اعتماد شناخته شده است.
برای شروع کار از روش اینفلوئنسر مارکتینگ، اولین گام این است که استراتژی خود را تعریف کنید. سپس نوع اینفلوئنسر و جامعه آماری خود را انتخاب کنید.
اینفلوئنسر باید با هدف، استراتژی و بودجه شما در هماهنگی باشد. جایگاه آنها، اندازه مخاطبان و قوانین آنها را در نظر داشته باشید. راههای پیدا کردن اینفلوئنسرها و تماس با آنها:
- ارتباط دستی در رسانههای اجتماعی
- استفاده از پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ
- استخدام یک آژانس تبلیغاتی برای انجام تحقیقات لازم و ارائه گزارش به شما
14-بازاریابی اکتسابی – Acquisition Marketing
هر کدام از زیرشاخه های مارکتینگ و هر کدام از استراتژیهای بازاریابی به منظور جذب و حفظ مشتری است. قبول دارید؟ در عین حال هر کدام از شاخههای بازاریابی بر روی مرحله خاصی از سفر خردار یا buyer’s journey تمرکز دارد. بازاریابی اکتسابی بر جذب و تبدیل کاربران غریبه به سرنخهای بالقوه تمرکز دارد.
آنچه این مورد از زیرشاخههای مارکتینگ را از دیگر انواع بازاریابی متمایز میکند این است که این فراتر از یک تیم بازاریاب است. یعنی شامل همکاری با دیگر بخشها از جمله خدمات مشتریان است.
بازاریابی اکتسابی شامل تبدیل وبسایت به موتور تولید سرنخ، ارائه محصولات فریمیوم، راهاندازی مراکز آموزشی، کار کردن بر روی کپی رایتینگ سایت، بهینهسازی نرخ تبدیل و بهینهسازی سرنخ است.
15-بازاریابی متنی – Contextual Marketing
بازاریابی متنی دیگر مورد از شاخه های مارکتینگ است. در این نوع بازاریابی، کاربران آنلاین را با تبلیغات مختلف در وبسایتها و شبکههای اجتماعی بر اساس مرور رفتار آنلاین آنها، مورد هدف قرار میدهیم. اولین راه برای قدرتمند ساختن بازاریابی متنی، انجام شخصیسازی است.
16-بازاریابی شخصی سازی شده – Personalized Marketing
همانطور که از نام بازاریابی شخصی سازی شده پیدا است، این نوع مارکتینگ به دنبال ایجاد یک تجربه بازاریابی مناسب برای هر کدام از کاربران برند شما است. این کار میتواند به سادگی اضافه کردن نام کاربر در موضوع ایمیل یا پیامهای ارسال شده به او باشد.
بر طبق یک تحقیق که smarter HQ در سال 2019 منتشر کرد، 90 درصد کاربران مایل بودند که در جهت تجربه یک سفر خرید ارزانتر، آسانتر و لذتبخشتر، اطلاعات بیشتری در مورد رفتار و ترجیحات خود در اختیار برندها قرار دهند.
17-بازاریابی برند – Brand Marketing
بازاریابی برند از دیگر زیرشاخه های مارکتینگ است. این را چی؟ میدانستید؟ این نوع بازاریابی برای شکل دادن به درک عمومی برند شما و ایجاد یک ارتباط عاطفی با مخاطبان هدف از طریق داستانسرایی، خلاقیت، طنز و الهام است.
هدف از برند مارکتینگ این است که تفکر برانگیز بودن برند بولد شود. بدین صورت که برند به ذهن بماند و احساسات مثبت در مخاطبان ایجاد کند.
برای شروع پروسه برند مارکتینگ باید شخصیت خریدار خود را عمیقا درک کنید. باید خود را جای او بگذارید و اجازه دهید برند شما بر جان خریداران طنین بیندازد. نقطه تمایز خود از دیگر رقبا را مشخص کنید. این به شما در شکلدهی ارزشها و آنچه برای آن ایستادهاید کمک میکند.
بعلاوه در کمپینهای داستانسرایی میتوانید از آن بهره ببرید.
18-بازاریابی مخفیانه – Stealth Marketing
این مدل از زیرشاخه های مارکتینگ خیلی جالب است. در این نوع مارکتینگ شما آن دسته از کاربرانی را مورد هدف قرار میدهید که نمیدانند و یا خبر ندارند که در حال بازاریابی هستند.
بعنوان مثال فرض کنید در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی هستید، سپس یک محصول یا تابلو با یک برند خاص را میبینید. این نوع نشانهها در 90 درصد مواقع اتفاقی نیستند. بلکه این حاصل بازاریابی مخفیانه یا استیلس مارکتینگ است.
برای اینکه این مدل از مارکتینگ مثمر ثمر واقع شود، باید برندها فرصتهایی را پیدا کنند که با هویت و ارزشهای برند آنها همسو باشد.
19-بازاریابی چریکی – Guerrilla Marketing
از دیگر زیرشاخه های مارکتینگ گوریلا مارکتینگ است. بازاریابی چریکی؛ فعالسازی جسورانه و هوشمندانه برند را در مکانهای پرترافیک قرار میدهد تا آگاهی از برند بیشتر شود. از جمله نمونههای گوریلا مارکتینگ میتوان به تغییر محیطهای شهری در فضای باز، تبلیغ در طول یک رویداد زنده بدون مجوز از حامیان مالی، شیرینکاریهای عمومی و شکار گنج اشاره کرد.
20- بازاریابی بومی – Native Marketing
از دیگر زیرشاخه های مارکتینگ میتوان به بازریابی بومی اشاره کرد. بازاریابی بومی زمانی اتفاق میافتد که برندها تبلیغات خود را متناسب با احساس، ظاهر و عملکرد پلتفرمی که در آن منتشر میشوند، سفارشی میکنند.
در واقع کلمهی بومی به اینجا به معنای شخصیسازی و ادغام کردن تبلیغات با پلتفرم انتشار است. هدف از این نوع بازاریابی بالا بردن نرخ تبدیل و آگاهی از برند است.
خب بریم سراغ مطالعه بخش دوم زیرشاخه های مارکتینگ یعنی 21 نوع دیگر مارکتینگ