مقدمه ای بر مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا)
در مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا بارها و بارها شما را شگفت زده خواهیم کرد. جلوی کسانی که به اشتباه کپی رایتینگ و نوشتن محتوا را یکی میدانند بایسید. یکی میباید آنها را از تفاوتهای این دو مقوله از دنیای برندینگ و مارکتینگ آگاه سازد. با هم کپی رایتینگ و تولید محتوا را مقایسه میکنیم.
مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا
از مقایسه کردن نوشتن محتوا و نوشتن تبلیغنویسی یا برندینگ؛ نکات بسیار خوبی را بیرون خواهیم کشید. نکاتی که در پروسه برندسازی برای کسب و کار تماما به دردمان خواهد خورد. با ما تا پایان مقاله مقایسهای میان کپی رایتینگ و تولید محتوا همراه باشید.
تولید محتوا بخش یکپارچهی بازاریابی دیجیتال است. این همان دانش پایهای است که شما در مورد برند یا کسب و کار خود ایجاد خواهید کرد. کاربران شما قادر به پیدا کردن شما در دنیای اینترنت نخواهند بود، مگر اینکه تولید محتوای اصولی و منظم داشته باشید.
قدرت ماورایی محتوا – کانتنت رایتینگ و کپی رایتینگ
محتوا، نیروی محرکه پشت تمام کمپینهای موفق دیجیتال مارکتینگ است. چه در بخش سئو – SEO (search engine optimization) چه در تبلیغات کلیکی – PPC (pay-per-click) و چه در بخش بازاریابی شبکههای اجتماعی – SMM (social media marketing). هر قسمت از محتوا یک فرصت جدید برای متصل کردن برند و کسب و کار شما با مشتریان بالقوه ایجاد میکند.
البته که تمام انواع محتواها و کپی رایتینگ مانند هم نیستند. این اولین روی صحبت ما در مقایسه کپیرایتینگ و تولید محتوا است. تولید محتوا یک مقوله و نوشتار کپی رایتینگ مقوله دیگری است. اگرچه هر دوی اینها در دیجیتال مارکتینگ مورد نیاز است، اما تفاوتهای بسیار فاحشی در هدف از هر کدام وجود دارد.
اگر از بازاریابی دیجیتال برای ارتقای کسب و کار خود بهره میبرید، نکات ظریفی وجود دارد ک باید بدانید. این تفاوتها در تمایز دادن میان تولید محتوا و کپی رایتینگ بسیار تاثیرگذار است.
نوشتن محتوا – content writing یا تولید محتوا چیست؟
نوشتن محتوا یا در حالت عامتر، تولید محتوا به معنای نوشتن متن به هدف آموزش دادن یا سرگرم کردن مخاطبان است. حتی امکان دارد که اهداف تجاری و فروش نیز داشته باشد اما این در اولویتهای هدفگذاری آن نیست.
اولین مورد از مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا را میتوان در تعریف آنها پیدا کرد. شما در تولید محتوا به دنبال آگاهیبخشی و سرگرم کردن مخاطبان با محتواهای ارزشمند و باکیفیت هستید.
نمونههایی از کاربرد تولید محتوا در بازاریابی دیجیتال
- مقالات وبلاگ
- نوشتن برگهها و لندینگ پیجها
- توضیحات محصولات
- ای بوک
- آموزش
- خبرنامه ایمیلی
- مقالات خبری
- مقالات همیشه سبز
- پستهای شبکههای اجتماعی
- نمونه موردیها
کپی رایتینگ – copywriting چیست؟
در طرف مقابل، کپی رایتینگ وجود دارد. کپی رایتینگ نوشتن با هدف ترغیب کاربر در جهت انجام اقداماتی خاص مرتبط با پروسه فروش کسب و کار شما است. به عنوان مثال اگر شما در حال فروش یک محصول هستید، باید به مخاطبان خود این حس را القا کنید که محصول شما ارزش خرید کردن را دارد.
اگر میخواهید تماس با کسب و کار شما بیشتر شود، باید به آنها القا کنید که برند شما ارزش تماس گرفتن را دارد. نکته همین جا است. کپی رایتینگ، هنر متقاعد ساختن مشتری برای انجام اقداماتی مرتبط با فروش و کسب درآمد برند است.
چند مثال از کاربرد کپیرایتینگ:
- صفحات لندینگ PPC
- تبلیغات کلیکی
- رپورتاژ آگهی
- تبلیغات شبکههای اجتماعی
- صفحات محصول
- کپی فروش سایت
- ایمیلهای مبتنی بر فروش
- تبلیغات از طریق پیام کوتاه
- بروشورها
- بیلبوردهای تبلیغاتی
- مطبوعات
- نسخههای رادیویی
- تگ لاین
- اسلوگان
- تبلیغات مجلهای
- کمپینهای ایمیلی
- پستهای شبکههای اجتماعی
دقت کردید؟ یکی از اصلیترین تفاوتها در مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا همین تعریف انها است. شما در تولید محتوا به دنبال آگاهی بخشی به کاربر فارغ از هدف اصلی فروش هستید، اما محتوای کپی بر روی فروش و تبلیغات تمرکز دارد.
مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا از نظر هدف
قبل از نوشتن هرگونه محتوا برای استفاده در بازاریابی دیجیتال، باید هدف – PURPOSE آن را به طور کامل بدانید. هدف در واقع اولین گام در مقایسه میان کپی رایتینگ و تولید محتوا و تمیز دادن این دو از همدیگر است.
تولید محتوا برای اطلاعرسانی، آگاهیبخشی، آموزش یا سرگرم کردن مخاطب است در حالیکه کپی رایتینگ برای متقاعد کردن مشتری است.
اکثر تبلیغات متنی شامل کپی رایتینگ هستند. چرا که هدف متقاعد ساخت و ترغیب مشتریان درآنها وجود دارد. فرقی هم ندارد این محتوا برای گوگل است ؛ یا بینگ و یا فیس بوک و یا هر جای دیگری. تبلیغات متنی برای تشویق مشتریان به انجام اقدام خاصی در جهت خرید و کسب درآمد برند است.
برعکس، بخش زیادی از ترافیک سایت از طریق نوشتن محتوا یا تولید محتوا بدست میآید. یعنی محتوای کپی تاثیر آنچنانی بر روی جذب ترافیک ارگانیک سایت نخواهد داشت. اوکی؟
محتوای ارگانیک سایت برای ارائه مقاصد و اهداف غیر تجاری برند است. یعنی از نوع آگاهی بخشی و سرگرم کردن کاربر است. پس در دسته تولید محتوا قرار دارد، نه کپی رایتینگ.
مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا از نظر طول محتوا
از آنجایی که نوشتن محتوا با هدف آگاهی بخشی و سرگرم کردن مخاطب است، قطعا نسبت به کپی رایتینگ طولانیتر است. شما حتی امکان دارد مخاطب خود را تنها با یک یا دو جمله ترغیب به انجام کار خاصی کنید. اما قبول کنید با یکی دوجمله نمیتوان اطلاعات کامل و مفید به کاربر داد. درست است؟
بسته به عنوان محتوا به 500 تا 2500 کلمه متن در تولید محتوا نیاز خواهید داشت. پس از دیگر نقطه تمایز در مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا، طول محتوا است.
محتوای نوشتاری طول بیشتری دارد، حتی اگر کوتاه هم باشد بر روی اهداف غیرتجاری تمرکز دارد. یادتان بماند، از آریانگاران به شما نصیحت! با طول محتوای کم نمیتوان اطلاعات و ارزشهای زیادی به خوانندگان انتقال داد.
نروید و در دام محتواهای طولانی و بیکیفیت بیفتید! ما میگوییم محتوای طولانی، اما منظور ما محتوای باکیفیت و کامل است. این که چه تعداد کلمه باید بنویسید را باید در پروسه تحقیق کلمه کلیدی و آنالیز رقبا بیرون بکشید. گاهی نوشتن 500 کلمه برای یک لانگ تایتل کافی است. گاهی هم برای محتوای مادر احتمالا به بالای 4000 کلمه هم نیاز پیدا کنید.
مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا از نظر عواطف
یک بعد دیگر از مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا این است که اولی یک واکنش احساسی را فرا میخواند در حالیکه دومی اینطور نیست.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته توسط جرالد زالتمن، پروفسور دانشگاه هاروارد بالای 90 درصد از خریدهای مشتریان با تحریک احساسات آنها صورت گرفته است.
بعنوان مثال فومو – FOMO (fear of missing out) امکان دارد کاربر را ترغیب کند که یک محصول را بخرد. چرا؟ فقط برای اینکه از مزایای آن بینصیب نماند.
با شدت گرفتن شبکههای اجتماعی این ترس رواج پیدا کرده است. بسیاری از افراد تنها بخاطر اینکه دیگران یک محصول را خریدهاند یا دارند، اقدام به خرید میکنند. شاید بگویید این همان چشم و همچشمی است. اما مسئله مقداری بزرگتر و تخصصیتر از این حرفها است.
فومو تنها یکی از بسیار احساساتی است که مرتبا در مقوله کپی رایتینگ به کار میرود. از دیگر احساسات قابل بکارگیری در کپی رایتینگ میتوان به امنیت، غرور، راحتی، احساس تعلق و رضایت آنی اشاره کرد. بازاریابهای باهوش از این احساسات در نوشتن محتوای کپی در جهت ترغیب و تحریک خوانندگان استفاده میکنند.
مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا از نظر قواعد دستوری
به حداقل رساندن غلطهای املایی و نکات نگارشی در تمام انواع محتواها الزامی است. اما این مسئله در نوشتن محتوا یا تولید محتوا اهمیت بیشتری دارد. غلطهای دستوری و نگارشی باعث ایجاد وقفه در ذهن خوانندگان میشود. حال این غلط املایی خواه نگذاشتن نقطه و ویرگول باشد، خواه یک غلط املایی فاحش در متن!
از آنجایی که اشتباهات دستوری و گرامری، ذهن کاربر را در طول پروسه خواندن محتوا متوقف میکند، احتمال اینکه کاربر از خواندن بقیه متن انصراف دهد، زیاد است.
در طرف مقابل، کپی رایتینگ برای تاثیرگذاری نیازی به رعایت کامل گرامر و دستور زبان ندارد. حتی برعکس، یک غلط املایی یا یک جمله ناقص حتی میتواند تاثیر بیشتری روی خوانندگان بگذارد. البته تمام اینها باید تعمدی و از روی خلاقیت باشد.
از طرفی به عنوان مثال برای انتشار رپورتاژ آگهی در یک موسسه تبلیغاتی یا پایگاه خاص، باید دستورالعملهای پورتال تبلیغاتی را به طور کامل رعایت کنید. گاها محدودیت در انتخاب کلمات شما را وادار به حذف کلمات اضافی و خلاصهسازی حداکثری متن تبلیغاتی یا کپی کند.
لازم نیست از رپورتاژ آگهی توی ذهنت غول بسازی، کلیک کن تا یاد بگیری
مقایسه ی کپی رایتینگ و تولید محتوا از نظر سئو
هر محتوای باکیفیت چه در قالب نوشتن محتوا و چه در قالب نوشتن کپی به شرط مرتبط بودن با یک عبارت جستجو پرطرفدار میتواند رنک بالایی در نتایج جستجو داشته باشد.
با این حال، اگر قصد شما سئو است، تولید محتوا، هزاران بار بهتر از کپی رایتینگ است. یعنی شما با تولید و نوشتن محتوا نتایج بسیار بهتری برای سئو یا بهینهسازی برای موتورهای جستجو خواهید گرفت.
اگر کسب و کار شما در قالب سایت است، با تولید محتوای منظم و اصولی، نتایج به مراتب بهتری برای سئو، جذب ترافیک ارگانیک و رتبه گوگل خواهید گرفت.
به چند دلیل، در مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا، تولید محتوا برای سئو بهتر است:
- تولید محتوا ارزش بالایی برای خوانندگان فراهم میکند
- مقاصد تجاری در تولید محتوا وجود ندارد.
- جنس محتوا از نوع اطلاعات و آگاهی بخشی است بنابراین خوانندگان به جهت سرگرمی و اشتراکگذاری از آن لذت میبرند.
- طول متن در تولید محتوا بیشتر از کپی رایتینگ است. این مسئله برای موتورهای جستجو جزو اولویتها است
- امکان جذب بازدید بیشتر و بک لینک در محتوای بهینه بیشتر از کپی رایتینگ است
مقایسه ماهیت کپی رایتینگ و تولید محتوا
کپی رایتینگ یک متن به منظور بازاریابی یا تبلیغات برای یک شرکت یک برند خاص است. هدف آن بالا بردن آگاهی از برند و متقاعد ساختن کاربر به انجام کار خاصی است. برای همین متن کپی یک متن جالب و به یادماندنی است.
ماهیت نوشتن محتوا اما برای آگاهی بخشی و اطلاعرسانی به خوانندگان است. یک نویسنده محتوا به دنبال درگیر کردن خواننده با برند و اهداف شرکت است. اما این مهم از طریق محتوای بهینه و مرتبط با نیاز مشتری صورت میگیرد.
نوشتن محتوا بیشتر حول و حوش عناوین پرطرفدار با سرچ ولوم بالا است. به گونهای به کاربران اطلاعات لازم را فورا منتقل کنیم. به دنبال این اعتماد به برند صورت خواهد گرفت.
مقایسه تولید محتوا و کپی رایتینگ از نظر مهارتهای لازم
مهارت های کپی رایتینگ
در اینجا به چند نمونه از مهارتهایی که از شما یک کپی رایتر حرفهای میسازد اشاره کردهایم:
- تجربه نوشتن محتوا برای صنایع و کسب و کارهای مختلف: کپی رایتر در زمینههای مختلف کار میکند. تجربه کار برای کسب و کارهای مختلف، از او یک کپی رایتر مفید میسازد. از مرکز سلامت گرفته تا تکنولوژی در راس کار کپی رایتینگ قرار دارد.
- همدلی: برای جذب نگاه مشتریان، باید مهارت همدلی در کپیرایتر تقویت شود. این همدلی در مخاطبان احساس خوب ایجاد خواهد کرد.
- بازیکن تیم بودن: از آنجایی که یک کپی رایتر در کنار تیم تولید محتوا و بازاریاب مشغول به کار است، داشتن روحیه تیمی و سازگاری برای کپی رایتر در اولویت قرار دارد.
مهارت های نویسنده محتوا
در اینجا به برخی از مهارتها که باید یک نویسنده محتوا داشته باشد، اشاره خواهم کرد:
- دانش سئو: نویسندگان محتوا برای جذب ترافیک و بازدید سایت در حال فعالیت هستند. باید در مورد سئو و الگوریتمهای موتورهای جستجو اطلاعات داشته باشید، مگر نه؟
- مهارت تحقیق: باید نحوه جستجو در موتورهای جستجو و پیدا کردن منابع به روز و معتبر را بدانید. از کدام منبع خبری میخواهید جدیدترین اخبار حوزه کسب و کار را پیدا کنید؟ این مهارت شما است، یادتان نرود.
- ایجاد سرفصل: ایجاد یک سرفصل جذاب برای جذب نگاه خوانندگان نیز از دیگر مهارتهای لازم یک نویسنده محتوا است. سعی کنید یک سلسله مراتب جذاب و مفید در محتواهای نگارشی خود ایجاد کنید.
چه زمانی به کپی رایتینگ و چه زمانی به تولید محتوا نیاز دارید؟
در مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا مسئله مهم دیگری وجود دارد که در مورد آن بحث نکردیم. یک کسب و کار هم به نوشتن محتوا و هم به نوشتن متن تبلیغاتی یا کپی نیاز دارد. اما چه زمانی؟
در اینجا به چند نکته در مورد زمان کاربرد هر کدام خواهیم پرداخت:
بهترین زمان استفاده از تولید محتوا:
از نوشتن محتوا در صورتی که برند شما به دنبال اهداف زیر است، استفاده کنید:
- در مورد یک موضوع به مخاطبان خود آموزش دهید
- اطلاع رسانی در مورد برند به خوانندگان
- ایجاد اعتماد و وفاداری به برند برای فروش در آینده
- تمرکز بر روی سئو و تولید ترافیک وبسایت
بهترین زمان استفاده از کپی رایتینگ:
از کپی رایتینگ در صورتی که برند شما به دنبال اهداف زیر است، استفاده کنید:
- فروش محصولات یا خدمات به مشتریان
- نوشتن درباره برند
- ایجاد حس فوریت – sense of urgency
- راهاندازی یک حضور در وب که کاربران تشویق به انجام کار خاصی شوند
- نوشتن کال تو اکشن برای سایت و شبکههای اجتماعی
- تبدیل ترافیک به فروش
- تبدیل ترافیک به لید
- تبدیل لید به خریدار
- تبدیل خریدار به مشتری بالقوه
جمعبندی)
خیالتان راحت، چیزی نماینده که در مقایسه کپی رایتینگ و تولید محتوا به شما نگفته باشیم. ما در مورد تفاوتها و شبافتهای متن کپی و متن محتوا برایتان گفتیم. این دو از نظر تعریف، ماهیت، سئو، هدف، گرامر، لحن نوشتار، طول، مهارت و غیره تفاوتهای اساسی با هم دارند.
اما برند شما، کسب و کار شما به هر دوی اینها نیازمند است. شما با تولید محتوای بهینه به دنبال ایجاد یک جامعه آماری وفادار و معتمد به برند خود هستید.
در کنار این با نوشتن محتوای کپی یا کپی رایتینگ در جهت ترغیب و تشویق آنها به انجام کار خاص عمل میکنید. بالاخره جامعه آماری که از تولید محتوا برای خود ساختهاید، نیاز به همدلی، ترغیب، پیگیری و دعوت دارند.
غیر از این است؟
حتی همین الان میتونی از آریانگاران مشاوره رایگان، خدمات تولید محتوا و کپی رایتینگ تحویل بگیری
2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
کامل ترین مقاله در مورد مقایسه این دوتا بود ممنون
سپاس از بازخورد شما